ریگا کوردستان- سرویس سیاسی
“روزی روی تپهای بودم و اطراف را مینگریستم که زمین زیر پای ارتشم به لرزه در میآمد، در این هنگام به خودم گفتم که حاکم این جهان منم”
آلب ارسلان در حال جان دادن این گفت و مرد!
درواقع همین آلب ارسلان بود که عنصر ترک را به آناتولی کشاند، عنصری که قبلاً عمویش طغرل بیگ به فلات ایران تپانده بود.
سیاست ترک از روزی که در کتابت دیگران به داخل تمدن کشانده شدند، مبتنی بر نظامی گری و سپاهسالاری بوده است. آنها که از سرزمینی سرد و تخت و کم یزرع (ترکستان) ریشه داشتند، همواره چشم طمعشان از جنوب و غرب برداشته نمیشد. چه تمدنها که از چشمشور و زور شمشیرشان سوزانده نشد!
از رهگذر دلایل متعددی که در این مجال نمیگنجد، بعد از سلاجقه آنها به یکی از عناصر مهم سیاست در خاورمیانه تبدیل شدند و سیاست خاور خشک را با صدای سم اسب و چکاچک شمشیر همنوا کردند، خاور خشکی که وسط جهان است.
هنگامی که عثمانلی در ضعیفترین حالت حاکمیتی خود به جنگ جهانی اول وارد میشد حدود ٣ میلیون سرباز در فرمان خود داشت!
همانگونه که ارسلان حکومت و جهان را میدید وارثین خون و خوان او در آناتولی بر استانبول حکم رانده بودند و حکم جهان را تفسیر به منطق حکومتی خود میکردند.
ارتش ترکیه نوین هم در کمترین شمار خود همیشه از رکورد ٨٠٠ هزار پایین نیامده است.
ترکیه را نه دشمنی خارجی تهدید میکند و نه دولت ترک را از کمبود همپیمان در تنگنائی امنی گیری افتاده است.
آنها با عضویت خود در ناتو دارای تضمین حداکثری حاکمیت ملی و ارضیاند ولی هیچ گاه از خواست خود در نظامی گری و نظامی فزونی کم نکردهاند!؟
درواقع این امر دو ریشه دارد، یکی فرهنگ آنها و معنای فولک حکومت در ذهنیت بسیار تاریخ زدهشان.
دوم کورد.
کورد که آخرین قربانیان زنده جسته از تیغ منطق ترکیشان است.
درواقع پس از سر برآوردن دولت ترکیه نوین از خاکستر عثمانلی و از رهگذر ژینوساید و کوچ دادن ارمن و یونانی در جنگ جهانی اول، کورد تنها ملت باقی مانده از چنگ ترکان در آناتولی است!
و ارتش تنها ابزار باقی مانده در دست منطق نابودگرشان و وجود کورد مشروعیت کودتاها و سربازگیری و هزینههای شگفت آنهاست! البته این مسئله در هرجائی که کورد انکار وجودی دارد دارای تشابه کافی به همنهشتی است و درواقع بنیان.
“کیومرث فتحی”