ریگا کوردستان – سرویس فرهنگی
زبان چیست؟
زبان ابزاری صوتی و گویشی یا گفتاری ست که انسانها یا احتمالاً موجوداتی دیگر برای ردوبدل اطلاعات و اخبار و عواطف و… از آن بهره میجویند.
شاید بتوان پس از هنر به دست آوردن نیازهای اولیه بمانند آب و غذا و پوشاک و مسکن، سخن گفتن را اولین ابداع بشر بهحساب آورد.
تعدادی حروف، کلمه و تعدادی کلمه، جمله و تعدادی جمله گفتارو گفتمان را تشکیل میدهند.
هر ملتی به فراخور ذوق و سلیقهی خود زبانی ابداع کرده و بهوسیلهی آن گفتار و نوشتار موردنیاز جامعهی خود را تأمین مینماید.
اولین آموزگار زبان مادر است. جنین در بطن مادر با دو نوای دلانگیز آشنا و مرتبط است. این نغمههای شیرین یکی ضربان های آهنگین قلب مادر است که بانظمی شگفتانگیز و آرام در گوش او طنین میافکند و عشق به نظم و مقارنه و موسیقی را در جسم و جانش نهادینه میسازد و دیگری صدای مادر است که طفل گفتار وخنده ها و گریههای او را با تمام وجود احساس نموده و با اصوات و الحان جاریشده بر زبانش آشنا میشود و از همینجاست که بذر زبان مادری در ضمیر پاک کودک کاشته میشود.
شاید برای برتری زبانها از نظر کثرت و خلوص واژگان و زیباشناسی صور حروف و اصواتشان و طرز همنشینیشان در نوشتار و تعداد متکلمان و آثار مکتوب به آن زبان و سهولت تعلیم در تکلم بتوان معیارهایی قائل شد که البته این معیارها نیز از نظر حسن و قبح در هر عصری متغیرند، اما قطعاً نمیتوان زبانی را مقدس و زبانی دیگر را نا مقدس خواند.
در حقیقت اگر سخن از تقدس به میان آید، زبان مادری هر شخص آگاهی برایش مقدس است.
دانشمندان علوم خفیه، تمام کائنات را به دودسته تقسیم نمودهاند. عالم کبیر و عالم صغیر. عالم کبیر شامل تمام کرات و متعلقات و فعلوانفعالات خود و پیرامونشان است و عالم صغیر انسان است که نسخهی فشردهی عالم کبیر است.
از این گفتار میتوان نتیجه گرفت هنگامیکه طفل هنوز در شکم مادر است جهانش در وجود مادر خلاصهشده و تمام تأثیرات را از آن “عالم صغیر” دریافت مینماید و قطعا قسمت بزرگی از عشق و علاقهی هر شخصی به زبان مادریش از همینجا نشات میگیرد. پس میتوان گفت عشق به زبان مادری، عشق به مادر است. عشق به عالم صغیر است، وبه تعبیری دیگر عشق به تمام هستی است و هرکسی فردی را از زبان مادریش منع و محروم میسازد در واقع ارتباط او را با عشق مادر و عشق به عالم معنا و بالا قطع مینماید و چقدر جای تحیر و افسوس دارد که آن شخص مانع، خود ما باشیم.
من کوردم
در اینجا نمیخواهم از برتری یا تقدس زبان مادریم سخن بگویم، بلکه قصد دارم واقعیاتی را بیان کنم که قرنهاست انکار، تحریف یا سرقت شدهاند.
– من به زبانی سخن میگویم که نزدیک به پنجاه میلیون نفر متکلم دارد.
– من به زبانی سخن میگویم که هنوز حتی نیمی از واژگان آن ثبتنشدهاند، اما همین نیمهی ثبتشده پهلو به پهلوی برخی از رایجترین زبانهای دنیا همچون فرانسه و انگلیسی میزند.
– من به زبانی سخن میگویم که بیش از ده هزار سال فرهنگ و تمدن و قدمت دارد.
– من به زبانی سخن میگویم که پادشاهان کیانی و دیاکوی بزرگ و آستیاک و اردشیر پاپکان ساسانی و اعقابش و نیز کریمخان زند عادل و نوادگانش به آن تکلم میکردهاند.
-من به زبان مردمی سخن میگویم که عمق و وسعت فرهنگ وفلسفه و آیین هایش و کثرت اسطورەهایش تمام شرق شناسان بزرگ دنیا را مجذوب و متحیر کرده است.
– من به زبان مردمی سخن میگویم که پوشاک و رقصها و آوازهایش به اعتراف بسیاری از هنرشناسان بزرگ دنیا در نوع خود از زیباترین های جهانند.
-من به زبان مردمی سخن میگویم که زنان و دختران زیبا و دلربایش که مظهر عشق وعاطفەاند، در دفاع از موطن و شرافت خود اسلحه به دست گرفته و هیولایی همچون داعش را سرجایش نشاندند و در میان زنان جهان اسطورەی پاکی و دلاوری لقب گرفتند.
روزی از دوست فرهیختهای شنیدم که آلمانیها هرگاه سخن از فرهنگ به میان میآید، به این مینازند که زبان آلمانی بیش از دو هزار و پانصد ترانه فولکلور بهعنوان پشتوانەی فرهنگی دارد. با شنیدن این سخن حقیقتاً حیرت کردم و افسوس خوردم، زیرا بنده خود بهتنهایی و در محدودهی کوچکی از جغرافیای کوردها بیش از شش هزار بیت ترانهی فولکلوریک گردآوری کردهام و صدها چون من …
بهراستی از دشمن جز دشمنی چه انتظاری میرود؟
کوردستیزی پدیدهای نوظهور نیست. این حقیقت تلخ ریشه در قرون متمادی دارد و دشمن برای نابودی کورد اولین و مهمترین چیزی را که نشانه میرود زبان آنهاست.
متأسفانه امروزه که مردم ما بیش از هر عصر دیگری ادعای روشن فکری و فرهنگمندی دارند! در حالی که زبان و فرهنگ و هویت خود را بیش از هر دوران دیگری در تیررس آسیب دشمن قرار دادهاند.
بیتعارف بگویم: ما خودمان، دوستان نادان زبان، فرهنگ و هویت خویشیم.
– نگاهی به منزلمان بیاندازیم و ببینیم چند جلد کتاب کوردی داریم؟
– چند شاعر نامدار کورد را میشناسیم؟ چند بیت از اشعارشان را از حفظیم؟
– نام چند نفر از اعضای خانوادهمان کوردی ست؟
زندگینامه چند تن از بزرگان کورد را میدانیم (که البته هویت بعضیشان را از ما دزدیدهاند)، زندگی بزرگانی همچون: مولوی کورد، شیخ بهایی، هەژار، شیرکو بیکس، ابومسلم کورد خراسانی، سهروردی، ابوحنیفه دینوری، ابن قطیبه دینوری، یاشار کمال، خانای قبادی، ملأ پریشان، شیخ امیر زوله و شیخ فرضی، میرزا الماس خان کندولەای، احمد خانی، ابراهیم احمد و…
– چه میشود سالی مبلغ اندکی برای خرید کتاب کوردی کنار بگذاریم؟
– اگر ساکن تهران و دیگر شهرهای غیر کوردنشینیم، چه میشود سالی یکبار بهجای رفتن به خیلی جاها، به شهرهای زیبا و دیدنی مناطق کوردنشین سفر کنیم و تعدادی کتاب سوغات ببریم؟
و چه بسیار چه میشودهای دیگر…
بیاییم از همین لحظه با خود پیمانی ببندیم و درراه پاسداشت زبان مادریمان گامی برداریم.
“پشت کردن به زبان مادری، تن دادن به بیریشگی ست”
هەر بژی کورد
زانا قزوینه
اسفندماه ٩۵