تورج احمدی جویباری متخصص و دانشیار گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی کرماشان است، ایشان باسابقه 23 سال فعالیت در دانشگاه بهعنوان هیئتعلمی یکی از متفاوتترین پزشکهای استان کرماشان میباشد که به صبر، خوشرویی، تعهد کاری و اخلاقی مشهور است.
تاریخ انتشار : 8 آوریل 2017
ریگا کوردستان – سرویس اجتماعی
- آقای دکتر بهعنوان اولین سؤال خودتان را معرفی بفرمائید و اینکه چند سال است که در حرفه پزشکی خدمت میکنید؟
بسمالله الرحمن الرحیم با عرض تشکر از شما، من تورج احمدی جویباری متخصص و دانشیار گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی کرماشان باسابقه ۲۳ سال فعالیت در دانشگاه بهعنوان هیئتعلمی و الآن در کرماشان در خدمت مردم عزیز هستم.
- آقای دکتر بفرمایید که حقوق بیمار از دیدگاه شخصی شما و ازنظر قانونی چگونه تعریف میشود؟
بیمار ابتدا باید حقوق خود را بشناسد، چون در هرکجا که انسان حقوحقوق خود را نشناسد ممکن است یک سری از مزایا را از دست بدهد. از حقوق بیمار این است که: اولاً حریمش حفظ شود، یعنی فرد باید بهاصطلاح در معاینهای که انجام میشود حریم خصوصیاش حفظ شود، رازداری برایش حتماً لحاظ بگردد و بیمار حق دارد پزشکش را خودش انتخاب کند. بیمار حق دارد که اطلاعات کافی را در مورد بیماری خود بداند و بایستی سؤالاتی که در مورد بیماریاش دارد پاسخ داده شود و داروهایی که دارد استفاده میکند را بشناسد و حتی حق انتخاب دارد که دریافت خدماتش مطلوب باشد و حتی بیمار حق دارد که شاکی بشود، یعنی هم حق دارد که اسرارش حفظ شود و هم حق دارد پزشکش را خودش انتخاب کند و هم حق دارد که از بیماریاش اطلاعات کافی داشته باشد و هم بایستی بهعنوان شریک در درمان باشد. مثلاً اگر بیمار فشارخونی است و بارها نزد پزشک میآید و داروهایش را نمیشناسد چه مفهومی دارد؟ این یعنی پزشک وقت کافی صرف بیمار نکرده است، در مورد اهمیت درمانش با او صحبت نکرده است و داروهایش را به او گوشزد نکرده، نحوه استفاده از داروها را توضیح نداده است. به بیانی دیگر فقط نسخه نوشتن برای یک بیمار فرضی که مثلاً فشارخون یا دیابت دارد کارساز نیست. بیمار حق دارد همه اینها را بداند، حق دارد اگر از پزشکش راضی نیست و احساس میکند که درهرحال یک سری کارها باید انجام میشد ولی نشده و در حقش اجحاف شده است حق دارد که شاکی شود.
- آقای دکتر فرمودید که پزشک باید برای بیمارش زمان کافی بگذارد، نورم زمانی که پزشکان باید برای بیمارشان بگذارند بر اساس استاندارد جهانی و یا اگر در ایران هم استانداری وجود دارد چند دقیقه است؟
پزشک متخصص باید حداقل ۱۰ دقیقه برای بیمار وقت بگذارد، مثلاً روانپزشک باید ۳۰ دقیقه زمان بگذارد و پزشک عمومی در حدود ۸ دقیقه. بنده شخصاً در طول ۱ ساعت بیشتر از ۶ بیمار نمیتوانم ببینم، یعنی خیلی سرعت داشته باشم ۶ نفر، بیشتر از آن نمیتوانم ببینم در غیر این صورت بیمار من را میبیند!
- آقای دکتر سیستم درمانی ایران تا چه اندازه در رعایت حقوق بیماران موفق بوده است؟ با ذکر یک مثال واقعی مطرح کنم که مثلاً بنده در اینجا حضور داشتم و چند بیمار خیلی اورژانسی در انتظاری همراه با درد زیاد و بیقراری بودند که همکاران شما حتی حاضر نبودند به صحبتهای آنها گوش بدهند که برای چه مهمی اینجا هستند. مثلاً بعضی تنها میخواستند که در دفترچه آنها یک آزمایش و یا یک سونوگرافی بنویسید، که این نوع رفتار همه بیماران را بهشدت عصبی میکرد.
صحبتهای شما کاملاً درست است، اما میدانید مشکل چیست؟ مشکلی که ما اکنون داریم بار مراجعه بیشازحد به بیمارستانهای دولتی است. برنامهای به نام طرح تحول سلامت در کشور شروع شد، ازیکطرف ظرفیت بیمارستانها یک ظرفیت خاص است، مثلاینکه دریک اتاق ۳ در ۴ متر بهیکباره ۲۰ نفر بیمار قرار بدهیم، خب اینها جای خواب ندارند. الآن چون بیمارستانهای دولتی بیمارستانهایی هستند که در آنها بیمار فرانشیز کمی پرداخت میکند، مثلاً یک فرد در اینجا برای انجام آندوسکوپی ۲۰ هزار تومان میپردازد، درصورتیکه در بیمارستان بیستون ۲۰۰ هزار تومان میپردازد، خب اختلاف پرداخت بسیار زیاد است و این باعث میشود بار مراجعه به بیمارستانهای دولتی زیاد شود. ازیکطرف شما ببینید این اتاق فقطاتاق آندوسکوپی است، یعنی بیماری که به اینجا میآید خونریزی شدید گوارشی یا درد شدید معده دارد و من باید بیمار را آندوسکوپی کنم و سریع جواب او را بدهم. اینجا اتاق ویزیت نیست اما من فقط به خاطر اینکه کار مردم انجام شود دارم این کار را میکنم، بعد یک فردی ممکن است بگوید من میخواهم برایم سونوگرافی بنویسد ولی وقتی داخل میشود ۵ الی ۶ تا سؤال میکند تازه ۳ تا دفترچه دیگر هم دارد، برای یکی توصیه میخواهد و برای دیگری دارو، یعنی بیمار نیم ساعت وقت من را میگیرد و بعد کار اصلی من در این اتاق آندوسکوپی است نه ویزیت بیمار. ولی خب دکتر جویباری ۱۰ نفر که نیست یک نفر است.
- آقای دکتر منظور من از سؤال کادری ست که ویترین سیستم پزشکی در ایران میباشد نه پزشکان محترم.
ببینید! الآن اینجا درمانگاه نیست، اگر درمانگاه بود حرف شما درست بود. من در درمانگاه از ساعت مثلاً ۲۰ الی ۲۴ ساعتی ۶ مریض میبینم، مریضها را نوبت میدهم داخل شوند، اما اینجا اتاق آندوسکوپی است، هرکسی میخواهد کار خودش انجام شود، به خاطر اینکه مطب من خیلی شلوغ است و خیلی از مریضها به من ارجاع داده میشوند، مثلاً از پاوه اینجا آمده و منتظر نشسته و هر چه میگوییم اینجا درمانگاه من نیست ولی منتظر میماند و من هم مجبور میشوم که او را ببینم. یعنی این مشکل است، بعد شما ببینید طرح تحول نظام سلامت ایجاد میشود و بعد مریض میآید اینجا با مبلغ ۴ هزار تومان ویزیت میشود پس دیگر به فرض نمیآید که در مطب ویزیت ۳۵ هزارتومانی بپردازد، همه اینجا میآیند و اینجا هم امکاناتش مشخص است.
زمانی که استارت طرح تحول نظام سلامت زده شد بسیاری از افرادی که بهاصطلاح ازلحاظ مالی مشکل داشتند سعی کردند که مشکلاتشان را در بیمارستانهای دولتی مطرح کنند درصورتیکه تا قبل از طرح تحول نظام سلامت ما چنین مشکلی نداشتیم، ما مراجعینمان تعداد مشخصی بود.
من قبلاً رئیس همین بیمارستان امام خمینی (ره) بودم؛ قبلاً معاون درمان بودم، قائممقام رئیس دانشگاه بودم، پستهای مختلف مدیریتی را در سیستمهای مختلف در دولتهای مختلف داشتم. چون در این دولت طرح تحول نظام سلامت اجرا شد، دستشان هم درد نکند طرح خوبی بود، مریضها تقریباً خدمات رایگان دریافت میکنند اما پزشکان و پرسنل ما محدود است و بهیکباره نمیتوانیم بار مراجعه ۴ برابر را تحملکنیم، اینجاست که قطعاً نارضایتی پیش میآید.
- پس به نظر شما طرح تحول نظام سلامت تاکنون نتوانسته است حداقلها را تأمین کند و موفق شود؟
نه من این را نمیگویم، طرح تحول نظام سلامت طرح بسیار خوبی بود، خیلی از افرادی که واقعاً در دهکهای پایین جامعه هستند و ازنظر اقتصادی مشکلدارند آمدند و کارشان انجام شد و با یک فرانشیز بسیار ناچیز عمل شدند.
مشکل این است که طرح تحول نظام سلامت به یک سری زیرساختها نیاز داشت، شما نمیتوانید در یک بیمارستان بار مراجعه را ۶ برابر کنید، اتاقهای عمل ما در اینجا قبل از طرح تحول نظام سلامت ماهانه چیزی در حدود ۷۰۰ الی ۸۰۰ تا عمل جراحی داشت، اکنون چیزی در حدود ۱۸۰۰ عمل جراحی در ماه داریم. ما از روزی ۸۰۰ تا عمل جراحی شروع کردیم اکنون به ۱۸۰۰ عمل جراحی رسیدهایم و بیمارستان کشش ندارد. شما بپذیرید که پیش از طرح تحول نظام سلامت زیرساختهای آن را باید میدیدند، نیروی انسانی آن را تأمین میکردند که چنین همهمهای به وجود نیاید.
- آقای دکتر تقریباً اکثریت قریب به مطلق پزشکان ایران چند بیمار را داخل اتاقشان بهطور همزمان مینشانند و همانطوری که از بین صحبتهای شما متوجه شدم مسئله رازداری و حفظ حریم خصوصی بیمار متأسفانه رعایت نمیشود. چرا و راهکار چیست؟
ببینید! من بایستی در اصل چیزی حدود ۵ ساعت در روز مریضها را ببینم، یعنی هر ساعت ۶ مریض و این میشود روزانه ۳۰ مریض و مریضهای من باید از قبل نوبت بگیرند و بیایند و در کمال آرامش، من بیمار را ویزیت کنم و حریم بیمار هم حفظ شود. اما یک مشکل وجود دارد: من شاید در هر شب ۶ الی ۷ بار به منشیام تذکر میدهم که باید یک بیمار داخل شود و بیمار دوم نباید همزمان داخل شود، اما کسی گوش نمیدهد و بیماران به بهانههای مختلف ازدحام میکنند و هرکسی هم دوست دارد که کارش زودتر انجام شود، یعنی یک فرهنگی وجود دارد و باید بسترسازی شود.
- آقای دکتر به نظر میرسد این مورد که شما فرمودید که مردم عجولاند، ریشه در تربیت ایرانی دارد، مثلاً در برنامههای کودک میدیدیم که فرضاً یک صندلی میگذاشتند که چند کودک دور آن میچرخیدند و بعد سوت میزدند که هرکس اول مینشست برنده و فاتح بود و بقیه هم مغلوب و بازنده! بنابراین فکر میکنم ریشه در تربیت دارد تا ربطش بدهیم به جغرافیا یا نبود زیرساختها، چون بههرحال در بسیاری از کشورها هم خیلی از زیرساختهایی که داخل ایران هست واقعاً وجود ندارد اما بههرحال آنها رعایت میکنند.
خب الآن شما نگاه کنید بیمارستان امام خمینی (ره) بیماران شهرهای ایلام و لرستان راهم پذیرش میدهد. یعنی در این منطقه از استانهای مختلف بیمار میآید، شما حساب کنید بیمار از نوسود مراجعه کرده است و بعد هم انتظار دارد سریع ویزیت شود و برگردد، یعنی این فشارها و استرسها باعث میشود مانتوانیم بیماران را تکبهتک ملاقات کنیم درصورتیکه این آرزوی ماست. به نظر من بیماران باید بین پزشکان مختلف تقسیمبندی شوند، به یک صورت که مثلاً منِ دکتر جویباری روزانه میتوانم ۱۰ بیمار را ببینم و بیمار یازدهم ۵۰ درصد مالیات و بیمار دوازدهم باید رایگان ویزیت شود، این شیوه باعث میشود که من روزانه ۱۰ تا بیمار ببینم و آنطوری ارجوقرب بیمار هم حفظ میشود و من بهعنوان یک دکتر به بیمار توجه بیشتری میکنم، برایش پرونده مینویسم، باور بفرمایید من دیشب ساعت ۳:۱۵ دقیقه صبح از مطب خارج شدم آنهم با کلی دلخوری و دعوا، من نمیگویم که کارم خوب است اما معتقدم بیماری که هزینه کرده و از وقتش گذاشته باید حتماً جواب بگیرد.
- آقای دکتر بحث زیرمیزی در ایران آسیب زیادی به وجهه پزشکان وارد کرده است، ما پزشکان بسیار بزرگی داشتیم و داریم مثل ابوعلی سینا و همچنین پزشکان معاصر که در دنیا و خاورمیانه حرفهای زیادی برای گفتن دارند، چطور میشود این بحث زیرمیزیها را بهنوعی کاهش داد یا قطع کرد؟
من کلاً با زیرمیزی مخالفم، زمانی هم که معاونت درمان بودم مخالفت میکردم. زیرمیزی در اصل میشود تعرفهای خارج از عرف، هر چیزی عرفی دارد. حالا که من پزشکم و بیماری مراجعه میکند و بیماری لاعلاج یا صعبالعلاجی دارد و وابسته به من شده است من نباید بیایم و بگویم اینقدر میگیرم و این کار را انجام میدهم، این درست نیست و هیچ جای دنیا هم باب نیست، حالا شاید بعضیها بگویند این تعرفه پزشکی تعرفه مناسبی نیست، درست است که تعرفه پزشکی در کشور ما پایین است اما این دلیلی برای به دریافت زیرمیزی نمیشود و زیرمیزی کلاً مطرود است.
- حالا راهکار چیست؟
البته یکچیزی را خدمتتان بگویم که زیرمیزی بیشتر مختص گروه جراحی میشود، شاید چیزی در حدود ۵ الی ۱۰ درصد ممکن است که زیرمیزی بگیرند، الآن خیلی از پزشکان ما دارند خوب کار میکنند و بهحق خودشان هم قانع هستند و فقط باید با آن درصد کم برخورد کرد. چرا؟ به خاطر اینکه قرب پزشکی که از زمان ابنسینا تا الآن هست بسیار ارزشمند است و نباید به پزشک بهعنوان یک فرد تجاری نگاه کرد، ما بحثی را بهعنوان صیانت از حرفه پزشکی داریم و ما در نظام پزشکی واقعاً با چنین مواردی برخورد میکنیم. من احساس میکنم در طرح تحول نظام سلامت با این مسئله خوب برخورد شد.
- آقای دکتر به نظر شما بهروز بودن علم پزشکان در ایران به چه صورت است و خود شما چگونه اطلاعاتتان را بهروز میکنید؟
ببینید! ما هیئتعلمی هستیم و کارمان آموزشی و خواندنی است، هیئتعلمیها خیلی مشکل ندارد؛ اما برای پزشکانی که هیئتعلمی نیستند یک برنامه بهعنوان بازآموزی پزشکان داریم و این همکاران باید یک سری امتیازات را اخذ کنند، بهعنوانمثال: یک پزشک در طول یک برنامه ۵ ساله باید ۱۲۵ امتیاز بگیرد و این مستلزم آن است که در کلاسهای بازآموزی شرکت کند و مطالب جدید به فرد آموزش داده شود، البته من احساس میکنم که مثل امریکا هرچند وقت یکبار باید امتحانی از پزشکان گرفته شود و بعد از قبولی در آزمون پروانه پزشکیشان تمدید بشود، یعنی صرف اینکه من در دوره ماندهام کافی نیست و دانش من هر دفعه باید آپدیت شود.
- آقای دکتر به نظر شما چقدر در مورد خودکشی و خودسوزی و شیوهای مختلفی که آدمها به خودشان صدمه میزنند کار علمی صورت گرفته است، بههرحال شما در کرماشان رئیس بیمارستانی بودهاید که مختص خودکشی است، بحث درمانهای همهجانبه مخصوصاً درمان روانی در کنار جسمانی در دوران مدیریت شما و همین الآن چقدر موردتوجه است؟
متأسفانه آمار خودکشی و خودسوزی در استان ما بالاست، شاید بگویم بعد از ایلام دومین استانی که خودسوزی و خودکشی در آن بالاست استان کرماشان است که ریشه در مسائل مختلف فرهنگی و اقتصادی دارد. در حال حاضر ۸۰ درصد بیماران بخش سوختگی مربوط به بیماران خودسوزی است و یا کسانی که مسمومیت با قرص دارند، الآن در قسمت مسمومیت بیمارستان ما شایعترین قرصی که باعث خودکشی میشود ترامادول، متادون، داروهای اعصاب و خوابآورهاست. ۷۰ الی ۸۰ درصد خودکشیها در استان ما عمدی هستند و این هم ریشه دارد، شما نگاه کنید هرکجا که فقر و بیکاری باشد و هرکجا که مسائل فرهنگی خاص داشته باشد و یک سری تحکمات خاص باشد این موارد بیشتر است.
- پس ازنظر روانی، شما روی این مسئله هم فعالیت داشتهاید؟
بله، من در بیمارستان خودمان یک کمپین تأسیس کردم.
- در دوره مدیریت خودتان؟
بله در دوران مدیریت خودم یک بخش روانی را تأسیس کردیم که مختص بیماران خودکشی بود، ۴ الی ۵ روانشناس را گذاشتیم و تمام بیمارانی که با خودکشی میآمدند مشاوره روانشناسی میدادند.
- آیا روانشناسهای شما واقعاً کارشان بهروز است؟
بله همه از فارغالتحصیلان جدیدمان هستند. بیماران یک مشاوره روانشناسی و یک مشاوره روانپزشکی دارند و بعدازاین مراحل در درمانگاه درمان میشوند و جالب اینجاست که یک کار تحقیقاتی کردیم و متوجه شدیم از زمانی که این پزشکان آمدند خودکشی برای بار دوم و سوم کم شده.
- آقای دکتر مهمترین نکته مدیریتی شما در دوران مدیریتتان چه چیزی بوده است و مدیریت فعلی علوم پزشکی کرماشان و سیستم آموزشی کرماشان را چطوری ارزیابی میکنید؟
مدیریت بیمارستان یعنی تقریباً هر آنچه در قوانین سلامت وجود دارد و مجلس تصویب میکند و وزارت بهداشت طراحی میکند و همه اینها در بیمارستان جواب میدهد. یعنی من بهعنوان مسئول بیمارستان باید بهتمامی این شوراهای سیاستگذاری سلامت و برنامه سالانه پنجم و ششم و طراحی وزارت بهداشت پاسخگو باشم، یعنی عملکننده من هستم. ولی مشکلی که وجود دارد این است که خیلی از این برنامههای بیمارستانی توسط مراجع بالا خوب دیده نمیشود
- در استان یا وزارتخانه؟
نه داخل وزارتخانه! ببینید، آنکسی که در بالا تصمیم میگیرد باید کسی بوده باشد که در صف باشد نه در ستاد. بنده هم معاون درمان بودهام و هم قائممقام و هم رئیس دانشگاه و هم رئیس بیمارستان، برای همه اینها در صف بودم، زمانی که در ستاد بودم خیلی از مشکلات صف و ستاد را نمیدانستم.
- آقای دکتر! صف و ستاد یعنی چه؟
صف یعنی اینکه شما با مردم در بیمارستان بهعنوان رئیس بیمارستان سروکار دارید.
ستاد یعنی زمانی که شما بهعنوان معاون درمان و یا رئیس دانشگاه و… هستید و آنجا باید نسبت به مسئولین پاسخگو باشید.
- کدامشان سختتر است؟
پاسخگویی به مردم. خیلی از این چیدمانهایی که دارد میشود، خیلی از سیاستگذاری سلامت آرام است. کارهای خیلی خوبی انجامشده ولی خیلی از مسائل کوچک ما در بیمارستانهای ما دیده نشد است.
من معاون درمان بودم زمانی که رئیس بیمارستان شدم تازه متوجه شدم یک سری از مشکلات در بیمارستان وجود دارد که اصلاً دیده نشده و من آنها را نمیدانستم. به نظر من رئیس بیمارستان باید هرروز بیاید و از قسمتهای مختلف بیمارستان بازدید کند، شکوائیهها را چک کند.
- شما واقعاً در دوران مدیریت خودتان شکوائیهها را چک میکردید؟
من از تمام شکوائیهها آمار دارم، مثلاً از شکوائیه ماههای مختلف مثل تیر، مرداد و شهریور و…آمار دارم.
دوم اینکه مدیر باید تمام تلاشش برای ارتقای رضایتمندی مشتریانش باشد و بعدازآن رضایتمندی پرسنلی که با من کار میکنند ازجمله پزشکان و پرستاران. اگر من بهموقع حقوق پرسنل را پرداخت نکنم کادر انگیزهای برای کار کردن ندارند و اقناع نمیشوند و بعد من هرچقدر بخواهم روی مسئله رضایتمندی کارکنم موفق نیستم.
- آقای دکتر! چند سالی است که در بیمارستانهای کرماشان از زبان کوردی برای راهنمایی بیماران استفاده میشود. ازآنجاییکه کرماشان بزرگترین استان کوردنشین ایران است، با عنایت به مسئله توریست درمانی و اینکه خودتان نیز فرمودید که بیماران از نقاط دیگر هم به کرماشان مراجعه میکنند، سیستم درمانی استان کرماشان و پزشکانی که بهصورت خصوصی کار میکنند تا چه اندازهای توانستهاند از زبان گفتاری و نوشتاری کوردی برای ارئه خدمات بهتر و جلب رضایت بیماران استفاده کنند؟
من احساس میکنم که یکی از مهمترین کارهایی که استانداران، مسئولین اطلاعاتی و امنیتی و رئیس دانشگاه باید انجام بدهند توجه به موقعیت استراتژیک کرماشان است. شما صبح میتوانید به سلیمانیه رفته و برگردید یک گنج در سلیمانیه خوابیده و این گنج را باید گرفت، چطور باید گرفت؟ باید بازاریابی کرد، باید سیستم سلامت ما طوری باشد که بتوانیم خدمات ویژهای به افراد بدهیم.
چرا؟ بهاینعلت که ما هم فاصله زمانی کمی داریم و هم ازلحاظ گفتاری باهم اشتراک داریم. سلیمانیهی کوردنشینی که الآن نزدیک مرز میباشد مثل کرماشان است. من نمیگویم کار انجامنشده، کارهای خوبی انجامشده اما این کارها لاکپشتی است. مثلاً الآن استان فارس درواقع به استانی تبدیلشده که اکثر بیماران خاورمیانه را در بخشهای مختلف مانند زنان و زایمان و نازایی و …. پوشش میدهد. چطور آنها میتوانند و ما نمیتوانیم، پس باید یک همت جمعی ایجاد شود.
مثلاً بیماری که از سلیمانیه به کرماشان میآید باید از همانجا همهی کارهایش انجام شود. چیزی به نام توریسم سلامت یا گردشگری سلامت داریم. درواقع سیستم گردشگری یک لینک است، یعنی از همانجا با اینترنت و فضای مجازی فرد جستجو میکند و مثلاً بیمارستان امام خمینی (ره) را انتخاب میکند و از همانجا خودش را پرزنت میکند، سیستم گردشگری ما آن فرد را میفرستد، یعنی یک فرد مسئول و متولی بیمار میشود و ایشان را به بیمارستان منتقل میکند و همهی کارهای او را خارج از نوبت انجام میدهد.
- آقای دکتر بنده هفتهی پیش به قسمت بینالملل دانشگاه علوم پزشکی کرماشان رفتم و همکاران شما که در سیستم آموزشی هستند حاضر نشدند با بنده به زبان کوردی صحبت کنند، حالا مثلاً یک دانشجوی کورد یا یک بیمار کورد که مراجعه میکند چرا همکاران شما با زبان کوردی صحبت نمیکنند، مثلاینکه تابویی وجود دارد؟
ببینید همهی دنیا روی مسئله توریسم درمانی کار میکنند، یعنی توریسم درمانی یک منبع درآمد است. غیر از منبع درآمد یک منبع پوزینتیشن کشور است. یعنی توان یک کشور را نشان میدهد، نیازی نیست که فرد حتماً به زبان کوردی مسلط باشد، یعنی بیماری که میآید یک متولی دارد و آن متولی با زبان کوردی آشناست و از زمانی که وارد شهر و بیمارستان میشود تا زمان برگشت همهی کارهای بیمار توسط متولی انجام میشود.
- آقای دکتر بنده به شما ارادت دارم و شما از شهروندان شمالی هستید و منظورم شما نیستید، منظور من این است که اینجا تقریباً ۹۵ درصد به بالا کورد هستند چرا پزشکها با مراجعین به زبان کوردی صحبت نمیکنند؟
نمیدانم والله! چون بنده در شمال با همهی مردم خصوصاً کسانی که در روستاها هستند شمالی صحبت میکنم، این هم احتیاج به فرهنگسازی و پژوهش دارد. ولی من احساس میکنم که باید از این گنجی که خوابیده استفاده کرد و یکی از مهمترین کارهای مقامات باید توجه به بحث توریسم درمانی باشد.
مصطفی باقری آشنا- دبیر سرویس اجتماعی